من و مرد در آینه

مرد تنها ، فقط با تصور یه تصویر توی آیینه ذهنش داره زندگی میکنه. محیط کاملا قهوه ای. مخاطب مرد توی آینه که هیچ وقت حرف نمیزنه. زندگی مرد توی آینه به یه لامپ توالت بستگی داره. خاموش بشه میمیره ....

من و مرد در آینه

مرد تنها ، فقط با تصور یه تصویر توی آیینه ذهنش داره زندگی میکنه. محیط کاملا قهوه ای. مخاطب مرد توی آینه که هیچ وقت حرف نمیزنه. زندگی مرد توی آینه به یه لامپ توالت بستگی داره. خاموش بشه میمیره ....

لولو

بیا اینجا ببین ... شاید هیچ چیز توی دنیا آرامش بخش تر و زیباتر از این نباشه که روی کف پوش پشمالوی وسط سالن بشینی و به چهره ی ناز و عمق خواب بانو خیره بشی ... با همون موهای ژولیده ی پخش و پلا، دستاش رو هم جلوی دماغش مشت کرده ... روی کاناپه دراز کشیده خوابش برده ... هیچی هم زیر سرش نیست ... داره آروم و با وقار همیشگی نفس میکشه ... تو هم توی آیینه برو بشین به بانوت خیره بشو شاید فهمیدی چی میگم ... بانوی توی آیینه که به نازی بانو نیست ... بانو تکه! ... حالا گاهی وقتا وحشی هم میشه! ... که چی؟! 


= فکر کنم دختره! آخه خیلی زبونش نااااااازه ... نیگا کن... چه جوری آب میخوره ...**** (واژه آوایی چندش برانگیز مشابه همونی که توی پارسی دخترا میگن ووووییییییی)

- { :| } بانو جان ... جدیدن دیگه از روی زبون جنسیت رو تشخیص نمیدن، دم بنده خدا رو بلند میکنن ببینن دختره یا پسر! بلدی یا بگم فرقشون چیه؟

=  اااا ... آخه ببین! ... اگه پسر بود کله ش رو میکرد توی ظرف مثه گاو قرت قرت آب میخورد ... مثه تو که با پارچ آب میخوری! ... آها نیگا کن ... اون یکی پسره ... پرید وسط ظرف آب به گند کشید همه جا رو ول کرد رفت ... عین خودت! 

- { :( }  الان من گاوم؟ گاو منه؟ توله سگه گاوه؟ من توله سگم؟ من و توله سگ با هم گاویم؟!! 


خانم مسن و تپل فروشنده، همون طور که گربه ی خنگ و لوچش رو بقل کرده بود سعی میکرد موهای فرفریش رو از روی صورتش کنار بزنه و عینکش رو به مناطق بالا دست دماغ طولانیش هدایت کنه. با یه لبخند سنگین و فرمایشی نزدیک شد و شروع کرد از اصالت و پاسپورت و جد و آباد توله سگا تعریف کردن ... این وسط هیچ چیزی هیجان انگیز تر از چشم تو چشم شدن با ایگوانایی که توی آکواریوم داشت سنجاقک میخورد نبود! با چنان لذتی میخورد که آدم گرسنش میشد!


= یکی یا دوتا؟

- جانم؟!!!!! 

= یه بچه میخوای یا دوتا؟

- الان اونا بچه های ما شدن؟!! ما همیشه میگیم حلال زاده به داییش میره!! راست میگیم به خدا ... 

= { :| } خانم همین دختره خیلی خانم و نازه، خونه یه نر داریم همون زیادیمون هم هست ... (اشاره به من) 


شما رو نمیدونم ولی من توی این شرایط جز بلند خندیدن و عاشق شدن کار دیگه ای ازم بر نمیاد ... توله سگ بیچاره اسمش شد lulu ... هرچی گفتم بانو جان لولو توی فرهنگ ما چیز بدیه! همون le loup ( گرگ) شما بوده اومده شده لولو ... یه وقت بزرگ بشه هیولا میشه این کار دستمون میده ... انگار نه انگار! امیدوارم زودتر چنان گندی به وسایل خونه بزنه که بیاریم پسش بدیم! (امید های خبیثانه)