من و مرد در آینه

مرد تنها ، فقط با تصور یه تصویر توی آیینه ذهنش داره زندگی میکنه. محیط کاملا قهوه ای. مخاطب مرد توی آینه که هیچ وقت حرف نمیزنه. زندگی مرد توی آینه به یه لامپ توالت بستگی داره. خاموش بشه میمیره ....

من و مرد در آینه

مرد تنها ، فقط با تصور یه تصویر توی آیینه ذهنش داره زندگی میکنه. محیط کاملا قهوه ای. مخاطب مرد توی آینه که هیچ وقت حرف نمیزنه. زندگی مرد توی آینه به یه لامپ توالت بستگی داره. خاموش بشه میمیره ....

خوش

- مراقب باشین قنداتون رو ندزدن، قند تموم شده ! 

آبدارچی یک چشم با اون خنده همیشگی و اصرار جدی برای نشون دادن همه ی دندونای تا نصف پوسیده، رو بروم می ایسته و با همون یک چشمش بهم زل میزنههمیشه حس میکنم میخواد چیزی بگه یا از چیزی مطمان بشه. حس عجیبی رو به آدم منتقل میکنه، شباهت زیادی به حس مرگ داره!  

یه روز بهش گفتم " بیا بشین با هم چایی بخوریم، بیا این چوب دارچین رو بگیر بنداز توی دوتا لیوان و بیا بشین اینجا با هم گپ بزنیم" اونجا بود که حس کردم تمام وجودش رو ترس و استرس خاصی گرفت. نمیدونست این رو به عنوان دستور اطاعت کنه یا به عنوان دعوت دوستانه لذت ببره. آدم ها گاهی یادشون میره دارن بازی میکنن، بازی رو زندگی میکنن. مثل من که یادم میره وقتهایی که توی آیینه نگاه میکنم به جای تمیزکاری، تراشکاری، جوشکاری، ... باید یک کم خودم رو هم ببینم. خیلی وقته خودم رو توی آیینه ندیدم!

.

.


- آقا از این گل خوشگلا برا خانومت میخری؟

= نه، مرسی!

- بخر خانومت خوشحال میشه هاااا !

= فکر نکنم.

- تو بخر ببر براش کلی مااااچت میکنه هااااا

= تو از کجا میدونی؟

من میدونم. خیلی دوستت داره، اگه دووووست نداشت از این دسمال قشنگا و این عطرا توو ماشینت نمیذاشت که! نه؟

= نه! اون نذاشته، دوستم داشت الان پیشم بود. میدونی؟ میگن هر دو ماه یه دوست پسر عوض میکنه، بهش میگن پسر پرست. 


شیشه رو بالا میده و دنبال ماشینای دیگه آروم دور میشه. از آیینه بقل نگاهش به نگاه مبهوت دختر کوچولو ، خشک میشه.

دور میزنه، از اون طرف خیابون دختر رو که لبه جدول نشسته صدا میکنه 


= خانوم کوچولو ... حالا این گلات چندن؟

- میگماااا، نخری بهتر نیست؟ حتمنی خیلی وقتم هست ندیدیش، هااا؟ 

= برای اون نمیخرم، برای خودم میخرم. اون خوشگله رو بده !


گلی که با دقت از لای بقیه جدا کرده بود رو گذاشت جلوی شیشه، سرش رو کرد توی ماشین و گونه چپش رو آروم بوسید ... بدون اینکه پول بگیره با سرعت دور شد. وسط خیابون ایستاد و گفت " حالا برو بگو من هم امروز یه دختره مااااچم کرد! کی به کیه؟ هاااا؟! خوش باش بابااااا " 

خوش به حالت که عشق و رابطه برای دنیای ناز و کوچیکت همین مااااچه و کسی هم به کسی نیست :)